محل تبلیغات شما
وقتی به شما ، موردی را براساس تحقیقات علمی گوشزد میکنند یعنی راجب اون موضوع تحقیقات شده و یک جامعه آماری در نظر گرفته شده ؛ روی آن جامعه آماری آزمایش شده و در نهایت نتیجه تحقیق درست و قابل استناد میشه ، تاثیرگذاری اون متغییر بر روی جامعه آماری بیشتر
مثلا میگن فلان دارو را امتحان کردند روی نودو پنح درصد فلان عوارض نشون داد . و پنج درصد عدارضی نشون دادند ، طبیعا اون نود و پنج درصد به عنوان نتیجه درست در نظر میگیرند

برای تحقیقات موضوعات علمی روانشناسی به همین گونه است
هیج نتیجه تحقیقی صدرصد نیست پر واضح است آن چیزی میشه هدف و توجه که بیشترین تاثیر را در جامعه آماری نشون بده
مثلا وقتی میگیم در ازدواج بهتر است سن خانم چند سال کوچتر از آقا باشه ، بر اساس نظر شخصی نیست بلکه بر اساس تحقیقات مشخص شده که میتونه این عامل بالاتر بودن سن دختر از پسر مشکلاتی را از نظر رابطه در زندگی شویی ایجاد کنه

من اینجا فقط به یکی از معایبش به طور مختصر اشاره می کنم:
وقتی خانم از آقا سنش بیشتر باشه بحث کنترل گری و نقش مادر بودن خانمها در زندگی ، احتمالش خیلی میره بالا و کنترل کردن یکی از عوامل مخرب زندگی زوج ها است که به رابطه هاشون لطمه جدی میزنه

اما این به این معنی نیست که این امار را به کل ازدواج های اینگونه تعمیم بدیم موارد استثنا است که براساس ویژگی ها و عوامل شخصیتی فردی و هوشی هر دو زوج ، گاهی سن دختر از پسر بیشتر بوده و نتیجه ازدواجشون خوب و موفق بوده اما دیگه این موارد میره جز استثناهات، موارد خیلی نادر

عقل و منطق حکم میکنه وقتی شما از یک روانشناس راجب این موضوع اطلاع میگیرید به خاطر پیشگیری از وجود مشکلات از آینده به اون آمار بیشتر توجه کنید ، مثلا اگر دختر هستید همسری انتخاب کنید که از شما بزرگتر باشه .
الان این پست اختصاصا موضوعش راجب اختلاف سن دختر و پسر برای ازدواج نیست در واقع دارم به عنوان مثال این موضوع را عرض میکنم که منظور از اینکه وقتی شما را به یک انتخاب هشدار میدن به خاطر تکرار عواقب بیشترش در جامع آماری بزرگتر است

وقتی کسی میخواد همسر دوم بشه اگر بیاد پیش منه روانشناس برای عواقب این انتخاب بهش هشدار میدم و بهش میگم که همسر دوم شدن چه حقوقی را از اون سلب میکنه ، شرایط زندگی یک فرد معمولی را نخواهد داشت
چه حقوقی را برای همسرم اول با ورودش سلب میکنه میتونه با افشا شدن این ازدواج چه آسیبی به همسر اول و فرزندانش بزنه
اگر حادثه ای برای همسر انتخابیش رخ بده چه عواقب و تنش های میتونه در زندگیش رخ بده
چه مشکلاتی در زندگی اجتماعیش به عنوان همسر دوم خواهد داشت
طبق آمارها کسانی که همسر دوم میشند سطح رضایتمندیشون با توجه به زندگی مخفیانه و بالا نیست و مشکلات عدیده ای را در زندگی خواهند داشت و غالبا این افراد بعد از ازدواج دوم از انتخابشون بسیار پیشمان هستند
( عرض کردم غالباً ، ما مورد صد رصد نداریم حالا اگر بین خواننده ها همسر دوم داریم نگین اینطور نیست ما خوشحالیم زن دوم شدیم من بحثم هیچ وقت موارد استثنایی نیست در مورد جامعه آماری بیشتر نظرم میدم )
یک درمانگر حرفه ای روانشناسی ، هیچ وقت برای مراجع خودش تصمیم نمیگیره تمام عواقب و فواید انتخاب را جلوی مراجع میچینه ، توانمندش میکنه تا اون تصمیم مورد نظرش را بگیره

ادمهای که باهوش ترند ، دنبال زندگی امن تر و عاقلانه تری هستند معمولا راههای پیچیده و پردردسر برای خودشون انتخاب نمیکنند به هر قیمتی تن به هر انتخابی نمیدن
نه بحث قضاوته ، که آی فلانی تو جای ما نیستی نه بحث عیب جویی است ادم دانا راهی را انتخاب میکنه که نه به خودش آسیب بزنه نه اینکه برای دیگران با انتخابش رنج و دردسر ایجاد کنه ( این حقیت محض است )

گاهی وقتها یه توصیه های به صورت عمومی راجب عواقب انتخابهای ادم ها میشه ، طرف شنونده میخواد بنا به دلایل خودش اون مورد پردردسر و پر حاشبه را انتخاب کنه
خب انتخاب کن خودت مسئول زندگیت هستی حتما طاقت و توان زندگی سخت و پردردسر در خودت مبینی و ریسک پذیریت هم بالاست و حس میکنی میتونی تاوانهاش پرداخت کنی

توصیه های روانشناسی برای انتخابهای مشخص و واضح مثل این میمونه که به شما بگند یک جاده است توی این مسیر از ده نفر هرکی بره تو این جاده حتما هشت نفر کشته میشه دو نفر هم زنده از این جاده رد میشند
حالا اگر تو انتخاب کنی که در این جاده بری احتمال نابودیت خیلی بالاست و احتمال زنده موندنت کمه
اگر انتخاب کردی بری، کشته شدی تاوان ریسک و انتخاب پرخطرت دادی ، اگر به سلامت عبور کردی خب خدا را شکر برو به زندگیت ادامه بده
ما در توصیه هایی که میکنیم مورد صدرصدی نداریم اما میتونیم موارد بیشماری را معرفی کنیم و نشون بدیم ‌که به هشدارها و احتمالات توجه نکردند و تحت تاثیر انتخابهاشون آسیب ها و مشقت های را دچار شدند

نکته اصلی بحث من اینه که بعضی ها میخوان اون انتخاب پردرسره را انجام بدن ولی دلشون نمیخواد از کسی بشنوند عواقب انتخابشون چه مواردی است .
مثلا دختری را در نظر بگیرید سنش برای ازدواج خیلی بالا رفته از نظر باوری همیشه مخالف این بوده که با مردی ازدواج کنه که کمتر از سن خودش باشه به خاطر این بالا رفتن سن ازدواجش و ترس از تنهایی
تصمیم میگره به خواستگارهای که از خودش کوچتر هستند ، برای از دست ندادن موقعیت هاش و فرصت کمش رضایت بده
چون اون باور قدیمی را داشته اما تفکر جدید اون را مجبور میکنه که از باور قدیمش دست بکشه در نتیجه در درون براش یک جنگ و تعارض جدی ایجاد میشه
وقتی از ادم صاحب صلاحیتی میشنوه که یکی از معیارهای موفق ازدواج، توجه به رعایت فاصله سنی است یا مثال های از روابط پرمشکل زوجینی را میشنوه ، که ریشه اش برمیگرده به تفاوت های سنی زوجین ، شنونده نسبت به گوینده مطلب دچار خشم و ناراحتی میشه ، که چرا اشاره به این موضوع داره
در واقع هم میخواد انتخاب ریسکی خودش انجام بده هم اینکه براش مهمه که مهر تایید دیگران را نسبت به این انتخاب خاص استثناش داشته باشه
این خواست غیر ممکنه
حقیقت را که نمیشه کتمان کرد
نمیشه که از آگاهی و بیداری فرار کرد
بعضی آدمها میخوان هر طور شده از بعضی واقعیت ها فرار کنند و اگر احساس کنند کسی هم میخواد مستقیم و حتی غیر مستقیم نسبت به حقیقت ها آنها را هوشیار و بیدار کنند به جای استقبال از واقعیت ها و یا حل و فصل تعت درونیشون ، از گوینده ای که بر اساس دانش و سوادش میخواد بینش افزایی کنه براشون نفرت ایجاد میشه
اون گوینده اگر مطلبی را میگه یا مینوسه و یا به اشکالات و عواقب موضوعاتی میپردازه قطعا هدفش کمک و آگاهی دادن به مخاطبانش است ، برای او چه فرق میکنه که شنوندگان یا خوانندگانش چه انتخابی انجام میدن
اگر فرد شنونده یا خواننده حس کرد که میخواد انتخاب ریسکی بر خلاف هشدار گوینده انجام بده خب بره انجام بده تاوانش هم بده دیگه به کسی که هشدار میده چه مربوط که شنونده بخواد به جنگ و جدال با اون بپردازه که چرا این هشدارها را میده
مگر گوینده اصلح از خودش داره میگه ، داره براساس تجربیات دانشی و کاری خودش نظراتش ارائه میده
فکر نکنید ما روانشناس ها به خاطر هوشیار کردن مردم همیشه مورد قدردانی و تشکر افراد باهوش قرار میگیریم گاهی مورد خشم و نفرت افراد غیر منطقی و کم هوش هم قرار میگیریم
بیشتر شامل افرادی میشه که وسواس های شدید فکری دارند و عمدتا نسبت به تغییرات سخت هستند ، انعطاف ، سازگاری و پذیرششون فوق العاده پایینه
و راجب موضوعات در فهمیدن و درک آنها از خودشون مقاومت نشون میدن
هر وقت دیدین کسی مطلبی جهت هوشیاری و پیشگیری میگه ، اگر بی دلیل از اون ادم به خاطر گفتن مطلب عصبی و به هم ریخته شدین به جای پرخاشگری نسبت به گوینده ریشه این به هم ریختگی را در درون خودتون جستجو کنید تا بتونید بین باور و عملتون یک سازش،و صلح برقرار کنید
قرار نیست همه موافق مسیر های انتخابی شما باشند.
یا عاقلانه حقیقت موجود پذیریش کنید یا اینکه مسئولیت ریسک انتخاب استثنایتون را قبول کنید





از حس مسئولیت باربد دلم براش ضعف رفت ولی .....

یک دفعه ایی جور شد آمدیم شمال

چنان نمای که هستی

، ,اون ,ها ,زندگی ,های ,بده ,نسبت به ,همسر دوم ,جامعه آماری ,به خاطر ,را در ,میخواد انتخاب ریسکی ,جامعه آماری بیشتر

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شریان موزیک و فیلم گروه عربی و معارف منطقه ترکمانچای درون نوشته های من دفتر مطالعات و طراحی "برساو نقش" آفرینش هدهد راهبر - اخلاق مبتنی بر دین knobsulrital Micheal's page تیم کیتز | طرح ها و اخبار لباس و پیراهن تیم ها